۱۰ مورد از مرموزترین مکان های جهان که شبیه به منطقه ۵۱ هستند
۰۹ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۲۰:۳۳
شاید بارها دربارهی منطقه ۵۱ شنیده باشیم اما احتمالا هیچوقت فکر نمیکردیم که مکانهای مرموزی شبیه به آن در دنیا وجود داشته باشد. در این مطلب با گجت نیوز همراه شوید تا دربارهی آنها بیشتر بدانید.
در دنیا مکانهای مرموز، عجیب و کاملا مخفی بسیاری وجود دارد که همیشه ذهن عموم مردم دربارهی ماهیت واقعیشان، فعالیتهایی که انجام میدهند و یا در حال انجام دادنش هستند را درگیر خود کرده است. همچنین پنهانکاریهای متداوم آنها به شایعات فراوانی دامن زده که همه چه را عجیبتر، دور از ذهن، غالبا ترسناک و حتی پیچیدهتر کرده است. شاید یکی از مخوفترین این مکانها منطقهی ۵۱ باشد؛ اما فقط همین نقطه از جهان نیست که میتواند بحثبرانگیز باشد، زیرا جاهایی دیگری نیز هستند که مانند منطقهی ۵۱ قابل تفسیر وشناخت بیشتری میباشند.
ایستگاه ۱۳، آفریقای جنوبی
در نزدیکی باپسفونتین منطقهی نه چندان روستایی، نزدیک به علفزارهای خارج از ژوهانسبورگ، یک ایستگاه به شمارهی ۱۳ وجود دارد؛ که احتمال میرود از دههی ۱۹۶۰ تا اواسط دهه ۱۹۸۰ فعال بوده است. اما درواقع دربارهی این ایستگاه که از مکانهای مرموز و بسیار مخفی محسوب میشود، اطلاعات کافیای وجود ندارد. در واقع به نظر میرسد همه چه از داستان یک مرد با نام گرگ رابرتز آغاز میشود.
او مدعی است در سال ۱۹۶۶ هنگامی که به دنبال ایستگاه ردیابی ماهوارهای بیکر-نون میگشته، به طور تصادفی به این پایگاه میرسد. درواقع او قرار بوده در اطراف این منطقه، یک مصاحبهی شغلی انجام بدهد. وقتی رابرتز خود را در مسیر خاکیای تا دروازهی NO TRESPASSING با یک تریلر به ارتفاع ۴ متر و در فاصله ۶ تا ۸ کیلومتری از آنتن عظیم رادیویی مخفی شده در یک فرورفتگی را پیدا کرد، سریعا فهمید که ایستگاه ردیابی Bapsfontein یا ایستگاه ۱۳ را پیدا کرده است.
او فقط شایعاتی دربارهی این مکان پر راز و عجیب شنیده بود و سپس با بیقیدی تمام نسبت به تمای دستور و العملها وارد تریلر شد. رابرتز در آنجا با یک مرد جوان که لباس نظامیان ایالات متحده را پوشیده بود برخورد کرد، که پس از توضیحات رابرتز دربارهی علت حضورش در آن محیط به او اجازه داد با کارکنان Baker-Nunn تماس بگیرد. تعدادی مرد یونیفورم پوش دیگر نیز همراه با قفسههای تجهیزات الکترونیکی برای ردیابی ماهوارههای رادیویی در آنجا حضور داشتند.
از مدارک موجود در اطراف کاملا میشد فهمید که این ایستگاه متعلق به نیروی هوایی ایالات متحده است و مکانی آزمایشی برای پرات موشک شرقی، توسط شرکت هواپیمایی پان امریکن ایرویز بوده است. تاحدی رابرتز متوجه این شد که آنها چه ماهوارههایی را ردیابی میکنند اما هنگامی که جویای این حقیقت شد افسر در پاسخ به او نه آن را تایید و نه رد کرد. تماس تلفنی برقرار شد و به او دستور دادند که بیشتر از این در جاده در جستجوی چیزی نباشد.
تا سال ۱۹۸۲ همهی فعالیتهای مربوطه ادامه داشت تا اینکه ایالات متحده برای فاصله گرفتن از آپارتاید، پایگاههای خود در آفریقای جنوبی را بست و تجهیزات بسیاری نیز فروخت. سم رابرتز نتوانست به این حراج برود اما مواردی را دربارهی این فروش از دوستان خود شنید و باعث شد به این فکر کند که آیا دقیقا در ایستگاه ۱۳ چه خبر است.
در آنجا تجهیزاتی وجود داشت برای پوشش دادن فرکانسی که فقط (به طور رسمی) برای RANGER -65 1961 مورد استفاده قرار گرفته بود و همچنین آنتنی که بالای آن وجود داشت ۲۶ متر عرض داشت و کاملا شبیه وسیلهای بود که در هارتبیستوک برای ردیابی در اعماق فضا استفاده میشده است.
QinetiQ، بریتانیا
طبق صحبتهای انجمن اسرار زمین و هوایی بریتانیا، QinetiQ که مقر یک پیمانکار دفاعی در همپشایر میباشد، درواقع بالای یک پایگاه تخصصی بشقاب پرنده یا همان یوفو است. این انجمن در ادامه میگوید، محققان مشغول کار روی دفاع بین کهکشانی و پیشرفت و توسعهی پروازهای آیندهنگر هستند. آنها در بیانیهی ۱۰۹ صفحهای خود این تحقیقات و پروژههای پنهان را پایگاههای نظامی زیرزمینی عمیق یا D.U.M.B نامگذاری کردهاند.
همواره شواهد و اسناد آشکاری برای مشخص شدن واقعیت این پنهان کاریها وجود ندارد، اما در این بین چند حقیقت ملموس نیز مشخص شده است. خطوطی که منتهی به جادههای ورودی هستند، یک موجود خاکستری رنگ با دستهای دراز را تداعی میکند. BEAMS آن را خاکستری خزنده مینامد و همچنین آن را با نقاشیهای دیواری غاری در استرالیا مقایسه کرده که علاوه بر همهی اینها، بخشی از ساختمان گویی شبیه به بشقاب پرنده است.
وجود سند و مدرکهای دیگری مانند اقدامات امنیتی شدید در محل، گزارشهای کارکنان، شاهدان، مشاهدات از راه دور و دخالت QinetiQ در استخراج معدن همراه با صداهای عجیب طی ۱۵ سال گذشته در Farnborough نیز گزارش شده است. هنگامی که دیلی اکسپرس با آنها تماس گرفت و علت را جویا شد، سخنگوی QinetiQ گفت که در حال بررسی پرونده هستند و به زودی پاسخ خواهند داد، اما این پرسش و مسئله متعلق به هشت سال پیش بوده و آنها همچنان سکوت کردهاند.
سایت ۷ اتحاد جماهیر شوروی، قزاقستان
به گفتهی سیا تأسیسات سارا شاگان شوروی، جایی برای آزمایش صلاحهای خاص، مانند موشکهایی شبیه به کلاهکهای فلزی بوده است. اما بنابر دیگر شایعات منتشر شده، لیزرهای تسلیحاتیای که در این مکان تولید میشوند، احتمال وجود بشقاب پرنده در بخش سایت ۷ پایگاه را دو چندان کرده است.
مجدداً طبق گزارشهای صورت گرفته توسط سیا در سال ۱۹۷۳، یکی از پرسنلهای سایت ۷ یک جسم دایرهای شکل سبز رنگ غیر طبیعی و عجیب را مشاهده کرده است. این شی معلق در بالای ابرها، طی ۱۰ تا ۱۵ ثانیه چندین برابر بزرگتر از قبل شده و همچنین بلافاصله دوایر متحدالمرکز سبزی در اطرافاش شکل گرفته است. همچنین در این اتفاق هیچگونه صدایی منتشر نشده و دقایقی بعد همه چه ناپدید میشود.
اگر واقعا تمام پدیدههای سایت۷ لیزر نباشد احتمال وجود بشاقاب پرنده وجود داشته، زیرا این سایت با هدف واحد بازرسی کلاهک سرجنگی ساری شاگان مشغول به فعالیت بوده است. با همهی این تفاسیر ترکیب سلاحهای آزمایشی، نورهای غیرقابل توضیح و امکانات آب و هوایی توانسته شباهت بسیار زیادی به منطقه ۵۱ ایجاد کند. این مکان درست در کنار دریاچهای در یک بیابان با آسمانی تقریبا همیشه صاف واقع شده است.
مرکز آزمایشی بندر ویکفیلد، استرالیا
بندر ویکفیلد به عنوان یکی از چندین تأسیسات نظامی بزرگ در استرالیا شناخته میشود که همچنین این کشور برنامههای بزرگ و سنگینی برای آزمایشهای هستهای در طی این سالها داشته، که بین تمامی کشورها توانسته در نوع خود بسیار جالب توجه باشد. پروژهی بندر ویکفیلد آزمایشهایی مربوط به تسلیحات و مقاومسازی مهمات در ساحل را انجام میدهد. یکی از این آزمایشات مهم خارج از یک بزرگراه دور افتاده، نزدیک به شمالیترین نقطهی خلیج سنت وینسنت استرالیای جنوبی صورت میگیرد.
تمام برنامههای ویکفیلد در خدمت و برای ارتش، نیروی هوایی و نیروی دریایی است. به گزارش مردم محلی و رهگذران انفجارهای عجیب نور، توپ های چشمک زن و تداخل رادیویی این احتمال را میدهد که آنها در حال انجام آزمایش روی چند سلاح بسیار عجیب هستند. به ادعای یک راننده با نزدیک شدن به بندر ارتباطش کاملا با سایر رانندگان قطع میشود و همچنین اضافه کرد: «فکر نمیکنم مردم از آنها اطلاعی داشته باشند، ولی قطعا چیزهای زیادی وجود دارد».
احتمال خیلی زیاد این راننده اشارهای دارد به سوارکار بندر ویکفیلد که گفته میشود رانندگان متعددی بارها این فرد را با لباس نیروی هوایی و چهرهای در سایه، درون بزرگراه منتهی به آدلاید دیدهاند. ادعا شده گاهی کنار جاده یا درست وسط جاده میایستد و رانندگان را مجبور به ترمز میکند با این حال بدون اینکه حتی سوار شود یا نه، ناگهان در هوا محو میشود. یک تاجر محلی گفته که این فرد را تا حمام در پمپ بنزینی تعقیب کرده اما بلافاصه ناپدید شده است. این پایگاه از مکانهای مرموز و عجیب با معماهای حل نشدهی فروان میباشد.
دیگو گارسیا، قلمرو بریتانیایی اقیانوس هند
دیگو گارسیا در منطقهی جنوبی خط استوا و تا حدود ۲۰۰۰ کیلومتری سریلانکا قرار دارد. این شهر به طور تقریبی همیشه تحت استثمار اروپاییها برشمره میشده و زمانی جز مستعمرهی جذامیان فرانسه هم بوده است. در سابقهی تاریخی آن آمده که در دههی ۶۰ این منطقه به عنوان مزرعهای برای کودکان کار اجباری، تحت مالکیت ملکه بریتانیا فعالیت داشته است. اما امروزه بومیان این منطقه به طور کامل حذف شدهاند و اکنون فقط مقر یک پایگاه نظامی مشترک بین بریتانیا و ایالات متحده میباشد. دیگو گارسیا دارای یک بندر آب عمیق و باندی که شاتل فضایی بتواند روی آن فرود بیاید است.
دور افتادن و تقریبا مخفی بودن این منطقه، همیشه برای عموم مردم شکهایی را به وجود میآورد. یک افشاگر ادعاهای بسیار عجیبی مبنی بر این دارد که قسمت زیرین این منطقه درواقع مقر یک پایگاه نظامی زیرزمینی عمیق برای پروژههای ناوگان سیاه، مانند ناپدید شدن پرواز ۳۷۰ خطوط هوایی مالزی است و البته شبیه سازیهای انسانی نیز در آنجا انجام میگیرد.
این فرد افشاگر حتی مدعی این شده، خودش نیز جز اشخاصی بوده که دو بار در دههی ۱۹۸۰ از روی شخصیت و چهرهاش شبیه سازی صورت گرفته و نمونههای انسانی جدید او با عصاره روحش تزریق شده است. درواقع یکی از آنها برای انجام ماموریتهایی در مریخ زنگی میکند و دیگری روی زمین مانده و ترور و آدمربایی برای اربابانش انجام میدهد.
استفان واکر خلبان نیروی هوایی ارتش آمریکا که در اوج جنگ علیه ترور در آنجا حضور داشته، صحبتهای جالب توجه و معتبرتری در این زمینه دارد. استفان بیان کرد که در سال ۲۰۰۵ به مدت یک هفته به اعضای ارتش دستور داده شد که از آلوه بزرگ قرمز و فرسوده موجود در قسمت ضلع شمالی باند فرودگاه دوری کنند، زیرا نیروی دریایی در حال انجام عملیات بسیار مخفیای میباشد، اما درواقع سرتاسر آن منطقهی محافظت شده کاملا خالی بوده است. حتی یکبار به آنها هشدار دادهاند که در داخل محیط و دور از پنجرهها بمانند.
خطوط پرواز و باندها خالی و کل پایگاه برای محافظت از هواپیمای مخفیای که قرار بود فرود بیاید بسته شدند. همه به موقعیت گوش دادند، برخورد لاستیکها هیچ صدایی را تولید نکرد درحالی که مطمئن بودیم که ترمزها در حال حرکت هستند. واکر در ادامه گفت: « هیچ آرامشی مانند سکوت یک فرودگاه خاموش در یک جزیره مرجانی در فاصله بیش از ۲۰۰۰ مایلی که نزدیکترین نشانهی زندگی وجود ندارد نیست». او هرگز نفهمید آن چه که رخ داد به طور دقیق چه بود.
اورفورد نس، بریتانیا
اورفورد نس زمانی یک آزمایشگاه بزرگ سلاح هستهای و از مکانهای مرموز واقع در ساحل سافولک حدود ۱۶۰ کیلومتری شمال شرقی لندن بوده است. اکنون به عنوان ذخیرهگاه طبیعی National Trust مورد استفاده قرار میگیرد که درواقع یک اکوسیستم حفاظتشده مردابی در میان خرابههای پایگاه است که شمایلی از پایان ابدی منطقه ۵۱ را نمایش میدهد.
هنگام عملیات اورفورد نس یک سانتریفیوژ عظیم برای آزمایش بدنههای سرجنگی، محلی برای هواپیماهای تسخیر شده محور و سیستم راداری بزرگ کبرا میست بر فراز افق بود. اگرچه این پایگاه به خوبی شناخته شده نیست، اما در جنگ جهانی دوم به اندازه پارک کدشکن بلچلی مهم طلقی میشد.
این هواپیما در سال ۱۹۱۳ درست در اولین پرواز سرنشیندار خود پس از ده سال، برای تحقیق کاملا محرمانه درمورد هواپیماهای جنگی راهاندازی شد و تا شش دهه به کار خود ادامه داد که همچنین آزمایشگاه تسلیحات اتمی را در طول جنگ سرد افتتاح کرد. جالب است که با توجه به دیگر ورودی بریتانیا در این فهرست، اورفورد نس بخشی از شبکهای بود که سایت فارنبرو را شامل میشد. همچنین به اندازهی یک پیاده روی کوتاه از جنگل رندلشم، محل بدنامترین بشقابپرندههای بریتانیا فاصله دارد.
بخشهای تحقیقاتی این موسسه به قسمتهای جداگانهای تقسیم شد. در آن زمان دانشمندان روی تکهی کوچکی از یک سلاح بزرگتر کار میکردند. همچنین از دیگر فناوریهای جنگی و نظامیای که آنها رشد و توسعه دادند در همین بخشهای متعدد پایگاه درواقع تجهیزات پرواز در شب، ابزاری برای برخاستن و فرود هواپیماها، یک بمب زلزله ۵۴۰۰ کیلوگرمی (ملقب به تالبوی) و اولین بمب هستهای بریتانیا یعنی دانوب آبی بوده است. اما خیلی از رازهای این پایگاه همواره مخفی هستند وحتی دسترسی به سایت از محدویتها به حساب میآید.
Znamensk، روسیه
نام اصلی Znamensk همان Kasputin Yar است که در سال ۱۹۴۶ پس از جنگ جهانی دوم تأسیس شد و به احتمال زیاد یکی بزرگترین و طولانیترین سایتهای تسلیحات آزمایشی جهان و همچنین یکی از مکانهای مرموز محسوب میشود. این پایگاه مانند دیگر مکانهای مرموز عجیب و دور از دسترس عموم در بیابان قسمت شرقی ولگوگراد (استالینگراد سابق) در جنوب روسیه واقع شده است.
در Znamensk فنآوری ساخت موشکهای بالستیک، موشکهای مداری، موشکهای اصابتکننده و موشکهای هستهای توسعه یافته است در همین مکان بود که سگ لایکا به فضا پرتاب شد. امروزه این پایگاه به غیر از آزمایش تسلیحات و تحقیقات هوانوردی، بزرگترین مرکز آموزش نظامی روسیه به شمار میرود.
بنابراین به اندازه همتای نوادا خود مخفیانه نیست. اما مانند ایالات متحده، روسیه تمام دانشمندان نازی را که میتوانست جمع آوری کرد و در همین پایگاه Znamensk بود که آنها را به کار گرفت.
در سال ۱۹۵۳ انگلیسی ها از یک بمب افکن کانبرای اصلاح شده درون پایگاه عکس گرفتند، اما عکسها تار و بیکیفیت بودند. بعدها ایالت متحده با کمک مهندسان رادار ترکیه در امتداد مرز دریای سیاه با روسیه، آنتنی عظیم به طول یک زمین فوتبال برای رصد آسمان بالای پایگاه ساخت و قرار داد. آنها با این کار توانستند پیشرفت و آزمایش موشکهای بالستیک قارهپیما با برد ۲۵۰۰ مایل دریایی را مشاهده کنند.
کوه یامانتائو، روسیه
بنابر شواهدی یک پایگاه نظامی در کوه یامانتائو مربوط به منطقهی اورال وجود دارد که به عنوان کوه اورست روسیه نیز شناخته میشود و دولت این منطقه را که از مکانهای مرموز جهان به شمار میرود، هرگز انکار نکرده است. در طی سالهای اخیر پوتین صحبتهای بسیاری درمورد حفاظت از زیرساختهای فرماندهی و کنترل هستهای در برابر هرگونه تهدیدی گفته که به نظر میرسد، اشارهی او به همین منطقهی زیز زمینی استراتژی شده باشد.
طبق ادعاهای موجود وسعت این پایگاه به اندازه منطقه واشنگتن در داخل کمربند میرسد که این یعنی بزرگی آن بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر مربع میباشد و همچنین گفته شده که در آن ۳۰۰۰ فوت کوارتز مدفون است.
معمولا کوارتز تداخلی با سیگنالهای رادیویی ایجاد خواهد کرد که این مسئلهی بسیار بزرگی طلقی میشود؛ به همین دلیل احتمال دارد به عنوان یک پناهگاه عمل کند تا مهمترین پرسنل در صورت وقوع جنگ هستهای در آن زنده نگه داشته شوند و این کاملا شبیه مجموعه کوه راون راک در ایالات متحده است. اما هدف واقعی آنها در امنیت کامل و با پنهان کاری انجام میگیرد. برخی از مردم گفتهاند ساکنان شهر نزدیک Mezhgorye با جمعیت ۱۷۰۰۰ نفریاش فقط دانشمندانی هستند که همگی در Yamantau روی پروژههای مخفیانه کار میکنند.
لوپ نور، چین
در کشور چین مخفی نگه داشتن خیلی از موارد حداقل از مردم عادی بسیار آسان است. لوپ نور درون اعماق صحرا، صدها مایل دورتر از هر شهری در یکی از بهترین نقاط کل کشور یعنی منطقهی Xinjiang – Uyghur Autonomous واقع شده است. اینجا یکی از مکانهای مرموز میباشد همچنان فعالیت دارد و توانسته تا سال ۲۰۲۱ به پیشرفت و گسترش خوبی برسد. در تصاویر ماهوارهای حدود ۱۲ ساختمان بتنی جدید اطراف باند ۳ مایلی جدا شده نشان را نشان میدهد.
با توجه به اندازهی باند فرودگاه این احتمال وجود دارد که لوپ نور در آزمایشهای هواپیمای فضایی نیز مشارکت داشته باشد و احتمالا در سایر فناوریهای خارج از جهان فعالیت میکند. ساخت ساختمانهای جدید در این منطقه از حضور هدفهای نظامی ادامهدار خبر میدهد و البته ممکن است فقط مسکنی برای دانشمندان ساکن آنجا باشد.
احتمالا لوپ نور برای آزمایشهای طبقهبندی شده و هدفمندتری آماده میشود. درواقع پهنای باند فرودگاه آنقدر زیاد است که میتوان آن را چندبرابر هم گسترش داد و به شکل یک مثلث متساوی الاضلاع میباشد که امکان برخاست و فرود را در سه جهت فراهم میکند.
دربارهی این منطقه نمیتوان اطلاعات بیشتری به دست آورد. اما مکان، فعالیتها و محرمانه بودن آن البته با امتناع دیپلماتها از صحبت در مورد کل منطقه؛ به راحتی میتوان گفت لوپ نور به چینی معادل منطقهی ۵۱ تبدیل شده است.
کونگکا لا، هند
یکی از مکانهای مرموز و پر مناقشه در جهان جایی به نام کونگکا لا است که گذرگاهی درون کوهستانی مرتفعی در هیمالیا نزدیکی لاداخ است. این منطقه به محلی برای فعالیتهای غیرمعمول نیز شناخته میشود. وجود چراغهای غیرقابل توضیح، خرابی تجهیزات، بشقابهای پرنده و سایر اتفاقات دیگر از مواردی هستند که همه چه را عجیب کرده است.
سالهاست دولتهای چین و هند هردو اصرار دارند که این منطقه متعلق به آنها میباشد و گاه با خشونت همراه بوده، مانند دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ اما تحت هر شرایطی به دلیل وجود موقعیت سیاسی، غیرنظامیان اصلاً اجازه حضور در آنجا را ندارند.
شواهدی مبنی بر وجود منطقه ۵۱ در این مکان از تصاویر Google Earth بدست آمده که ظاهرا وجود ساختمانهای نظامی در گذشته را نشان میداده است. ضمن اینکه اگر واقعا پایگاهی وجود داشته باشد، مطمئنن در اعماق زمین بنا شده است که آن هم به خاطر وضعیت زمینشناسی منحصربهفرد کونگکا میباشد.
پوستهی زمین در این منطقه عمیقتر از هر جای دیگری است. همچنین تصاویر دیگری از گوگل منتشر شده که غارهای ناشناس را نشان میدهد که در بازهی خاصی ناپدید و کاملا به طور پراکنده دوباره ظاهر میشوند.
در کنار همهی این موارد گزارشهایی دیگری شنیده شده از اتفاقاتی که روی سطح زمین رقم خورده است. تعدادی زمینشناس در سال ۲۰۰۴ یک موجود رباتیک ۴ فوتی را دیدهاند که در امتداد یک کوه راه می رفته و بعد از دیدن آنها فرار کرده است. خود ارتش هند هم بارها شاهد اتفاقات عجیبی سال ۲۰۱۲ بوده، مانند یک جسم پارچهای که گویی در آسمان حرکت میکند. شکی در این نیست که این منطقه و ایستگاه، لقب یکی از مکانهای مرموز، بسیار مخفی و حتی شاید ترسناک جهان را از آن خود کرده است.